سلام دوستان، بیایید در مورد یکی از آن مشخصاتی که همه ما در برگه اطلاعات فنی به آن نگاه میکنیم صحبت کنیم - نسبت انقراض (اورژانس). در دنیای ارتباطات نوری، ما اغلب وسواس داریم که اعداد را تا حد نهایی بالا ببریم. قدرت بیشتر! سرعت بیشتر! و بله، نسبت انقراض بالاتر! اما آیا همیشه این برگ برنده است؟ بیایید کاپوت را بالا بزنیم و نگاهی بیندازیم.
به عبارت ساده، نسبت انقراض، نسبت توان نوری در یک بیت منطقی «۱» (P1) به توان در یک بیت «۰» (P0) است. این نسبت اورژانس = P1 / P0 است. اورژانس بالا به این معنی است که «۱»های شما واقعاً روشن و «۰»های شما واقعاً، واقعاً کمنور هستند. این تمایز واضح، تشخیص بیتها را برای گیرنده در انتهای دیگر آسانتر میکند، که برای کاهش خطاها فوقالعاده به نظر میرسد، درست است؟ کاملاً. یک اورژانس قوی، نشانه یک لیزر فرستنده با کیفیت است. این نسبت سیگنال به نویز (اسانآر) بهتری و حاشیه جریمه توان بالاتری را در لینک به شما میدهد.
بنابراین، واکنش آنی و بدون فکر این است: آن را به حداکثر برسانید! اما اینجاست که واقعیت مهندسی ضربه میزند. رساندن نسبت انقراض به حداکثر مطلق، کار آسانی نیست. این کار با چند بدهبستان سنگین همراه است.
اول، افزایش مصرف توان فرستنده برای دستیابی به نسبت خاموشی بالا، معمولاً افزایش توان خروجی کد "1" یا کاهش توان نشتی کد "0" (به ویژه برای لیزرها) ضروری است. این امر منجر به افزایش مصرف توان قطعاتی مانند مدار درایور فرستنده و لیزر میشود که با روند حرکت به سمت ماژولهای نوری کممصرف، بهویژه در سناریوهای یکپارچهسازی با چگالی بالا (مانند مراکز داده) که در آنها باید مصالحهها در نظر گرفته شود، در تضاد است.
دوم، احتمال ایجاد اعوجاج غیرخطی: اگر توان کد «۱» خیلی زیاد باشد، ممکن است باعث شود لیزر وارد ناحیه عملیاتی غیرخطی شود یا اثرات غیرخطی برجستهتری (مانند مدولاسیون خود-فاز) را در طول انتقال فیبر ایجاد کند و در نتیجه کیفیت سیگنال را کاهش دهد. بنابراین، نسبت انقراض بالاتر همیشه بهتر نیست؛ باید با پارامترهایی مانند فاصله انتقال و نرخ داده مطابقت داشته باشد.
اینجاست که فلسفه طراحی برندی مانند اسوپتیک میدرخشد. آنها فقط به دنبال قهرمانان برگه اطلاعات فنی نیستند؛ بلکه اجزای نوری خود را برای عملکرد بهینه در شرایط عملیاتی دنیای واقعی مهندسی میکنند. یک فرستنده اسوپتیک طوری تنظیم شده است که نسبت انقراض قوی و عالی را ارائه دهد که عملکرد سیستم را تضمین میکند و در عین حال قابلیت اطمینان و پایداری طولانی مدت را حفظ میکند. این مربوط به مهندسی هوشمند است، نه فقط نیروی بیرحمانه.
بنابراین، دفعهی بعد که در حال ارزیابی یک ماژول هستید، به یاد داشته باشید: یک نسبت انقراض سرسامآور روی کاغذ عالی به نظر میرسد، اما هنر واقعی در یافتن آن تعادل ایدهآل برای کاربرد خاص شماست.
سوالات متداول
۱. مقدار معمول و مناسب برای نسبت خاموشی در ماژولهای نوری امروزی چقدر است؟
برای بسیاری از کاربردهای رایج مانند 10G/25G ال آر/اورژانس، اورژانس برابر با 3 دسیبل یا بالاتر معمولاً بسیار خوب در نظر گرفته میشود. ماژولهای منسجمتر، الزامات متفاوت و خاص خود را دارند.
۲. آیا گیرنده میتواند نسبت انقراض ضعیف فرستنده را جبران کند؟
تا حدودی، بله. گیرندههای پیشرفته میتوانند از تکنیکهایی مانند برابرسازی تطبیقی استفاده کنند. اما این کار پیچیدگی و هزینه را افزایش میدهد. همیشه بهتر است با یک سیگنال تمیز از یک فرستنده با کیفیت بالا شروع کنید.
۳. آیا نسبت انقراض بر حداکثر برد یک لینک تأثیر میگذارد؟
به طور غیرمستقیم، بله. اورژانس پایین میتواند نسبت سیگنال به نویز نوری (OSNR) را کاهش دهد، که یک عامل کلیدی در تعیین حداکثر فاصله قابل دستیابی قبل از نیاز به بازسازی سیگنال است.
۴. دما چگونه بر نسبت انقراض تأثیر میگذارد؟
ویژگیهای لیزر با دما تغییر میکند. با افزایش دما، جریان آستانه افزایش مییابد که اگر جریان مدولاسیون به درستی کنترل نشود، میتواند باعث تخریب اورژانس شود. ماژولهای خوب دارای جبرانساز داخلی برای این مورد هستند.
۵. آیا نسبت انقراض بالاتر همیشه برای مصرف برق بهتر است؟
نه، در واقع، اغلب برعکس است. دستیابی به اورژانس بالاتر معمولاً نیاز به هدایت لیزر با جریان مدولاسیون بالاتر دارد که مستقیماً مصرف برق فرستنده را افزایش میدهد.